هشدار :
درست و یا غلط بودن این مطالب را خودتان جستجو کنید
ما فقط این مطالب را نوشته ایم خودتان به دنبال این باشید که
درست هستند و یا جعلی...
بسم الله الرحمن الرحیم
سفیانی کیست
امام صادق علیه السلام از امام علی علیه السلام روایت کرد که فرمود:« فرزند زن جگر خوار از سرزمین یابس خروج می کند. نامش عثمان و نام پدرش عتبه است، و از فرزندان ابوسفیان است. او مردی است چهار شانه، با چهرهای ترسناک و سری بزرگ. بر صورتش اثر آبله وجود دارد. در نگاه اول، گمان میکنید یک چشمی است. او به سرزمین « قرار و معین» در خواهد آمد و بر منبرش تکیه خواهد زد.»
بر اساس اعتقادات شیعه و سنی در آخرالزمان شخصبی به نام خرناس یا عبدالله از سرزمین یابس واقع در اردن خروج خواهد کرد و مناطق پنج گانه سرزمین شام را تصرف خواهد کرد و اوست که با امام مهدی وارد جنگ خواهد شد و در نهایت به دست امام کشته خواهد شد. در بسیاری از احادیث تصریح شده که سفیانی از تبار ابوسفیان، است. همچنین او از سوی پدر منسوب به بنی امیه و از طرف مادر از قبیلهٔ کلب است.
شجره
امام سجاد علیه السلام فرمود:« سفیانی از فرزندان عتبه بن ابو سفیانی است.»
سفیانی، منتصر (به معنای مسلمان تازه مسیحی شده) است و در اثر بسیاری عبادت، بسیار زرد رنگ به نظر میرسد.
او «عثمان بن عنبسه» از فرزندان «خالد بن یزید بن معاویه است و چون از نسل ابوسفیان است، معروف به «سفیان» است. بعد از اینکه سفیانی تسلیم پیشنهاد اطرافیان خود میشود، در مقابل امام مهدی(ع) میایستد و آن حضرت (ع) را به مبارزه میخواند.
اما در مورد اینکه او از نسل کدامیک از فرزند ابوسفیان میباشد، در روایات نقل شده اختلاف است:
از نسل خالد بن یزید بن ابوسفیان
از نسل عتبة بن ابوسفیان
از نسل یزید
از طرف پدر از نسل ابوسفیان و از طرف مادر از نسل یزید
قیافه و ظاهر سفیانی
او مردی است با چهرهای ترسناک که آبله روست و چشمانی کبود دارد.
امام باقر (ع) فرمود:« سفیانی صورتی سرخ مایل به نارنجی دارد و چشمانش آبی است.»
محل خروج
امام باقر علیه السلام فرمود:« فرزند زن جگرخوار قیام میکند و بر منبر دمشق مستقر می شود.»
از سرزمینی خشک یعنی «بیدا» که سرزمینی بی آب و علف در بین مکه و شام است، خروج میکند.
سفیانی از فرزندان یزید بن معاویه بن ابوسفیان ـ لعنة الله علیهم ـ است. در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که فرمود:
«آنگاه که خورشید به مغرب خود نزدیک میشود، کسی از مغرب فریاد میزند: ای مردم، مولای شما در بیابان خشک (بیدا) ظهور کرد و او عثمان بن عنبسه از فرزندان خالد بن یزید بن معاویه بن ابوسفیان است. با او بیعت کنید تا هدایت شوید و با او مخالفت نکنید که گمراه میشوید. پس ملائکه و جن او را تکذیب میکنند. هر آنکه در شک و تردید است و هر کافر و منافقی با ندای او گمراه میشود».
مکان حکومت او
او پایتخت خود را از دمشق به رمله در فلسطین منتقل میکند و در آنجا شورشیان رومی به او میپیوندند.
تعدد سفیانی ها
در برخی از روایات اسلامی همچون نسخهٔ خطی ابن حماد، به وجود دو سفیانی اشاره شدهاست. سفیانی اول پس از استیلا بر سرزمین شام در جنگ عراق در برابر سپاه ایران شکست میخورد و در اثر جراحاتی که به او وارد میشود در راه بازگشت به شام کشته میشود و سفیانی دوم که همان سفیانی اصلی است را جانشین خود قرار میدهد.
طول مدت پیروزی امام بر سفیانی
این پیروزی در یک شب واقع میشود. از همان عصری که در بین رکن و مقام خطبه ایراد میکنند.
زمان فرو رفتن لشکر سفیانی
این واقعه ـ خسف ـ چند روز پس از ظهور صورت میگیرد و معجزه بزرگی است که امدادی الهی برای قیام مهدی(ع) است و با این رخداد مردم به صراحت به عدالتِ دعوت او (ع) و حقانیت قیامش ایمان میآورند.
تحت تأثیر قرار گرفتن مردم از این واقعه
در روایات به تأثیر این معجزه بر روح و روان انسانها تصریح شده است:
«پس هنگامی که مردم [این واقعه] را میبینند بزرگان اهل شام و گروههایی از اهل عراق به نزد امام(ع) شرفیاب شده و با آن حضرت(ع) بیعت میکنند.
و قالوا آمنّا به.(یعنی به قائم آل محمّد(ع) ایمان میآوردند در حالی که به آن حضرت(ع) کافر بودند).
تحت تأثیر قرار گرفتن خود سفیانی از این واقعه
معجزه خسف سفیانی را هم تحت تأثیر قرار میدهد، و عاطفه او را درباره مهدی(ع) قلیان میدهد. این امر چند نتیجه دارد که مهمترینِ آنها فتح عراق بدون خونریزی است.
سیوطی به نقل از نعیم بن حمّاد به نقل از ولید بن مسلم از امام باقر(ع) نقل میکند که میفرماید: «وقتی خبر واقعة خسف به کسی که آن لشکر را روانه کرده است [سفیانی] میرسد میگوید: به خدا سوگند خداوند در این مرد عبرتی قرار داده است. لشکری را به سوی او روانه کردم، اما زمین آنان را در خود فرو برد، در این واقعه عبرت و نصرتی است که سفیانی را به طاعت وامیدارد». این روایت در پایان به نقض بیعتِ سفیانی و جنگش با امام (ع) اشاره میکند.
از این خبر روشن است که بیعتِ سفیانی با امام مهدی(ع) و اتخاذ موضع ملایم در قبال امام (ع) در نتیجه فرو رفتن لشکرش در زمین است.
ادامه تصرفات سفیانی
بر این مناطق اکتفا نمیکند. بلکه لشکریان خود را به اطراف گسیل میدارد که بخش بزرگی از لشکریان او به طرف بغداد و کوفه میروند و در آنجا قتل و فساد به راه میاندازند و اهل آنجا را تارومار میکنند. در کوفه و نجف اشرف نیز قتل عام میکنند.
پس از آن، قسمتی از لشکر آن ملعون به شام و قسمتی دیگر به مدینه میروند.
با رسیدن لشکر سفیانی به مدینه، به مدت سه روز هر عملی را در این شهر مباح اعلام میکنند و در آن به قتل و ویرانی مشغول میشوند.
هرگز به این مقدار اکتفا نمیکنند. بلکه بعد از آن به سوی مکه میروند، اما به آن نمیرسند.
زیرا این لشکر هنگامی که به سرزمین «بیدا» که در بین مکه و مدینه قرار دارد میرسد، زمین تمام آنان را در خود فرو میبرد و میبلعد. و این واقعه همان است که به «خسف» مشهور است.
لشکری که به شام میرود [با لشکر امام (ع) مواجه میشود که]، لشکر حضرت حجت (ع) بر آن پیروز شده و آن را نابود میکند و اموال آنان به غنیمت گرفته میشود.
فتنة این ملعون در نواحی مختلف بلاد اسلامی گسترش مییابد و در این فتنه به طور خاص بر اصحاب علی(ع) و شیعیان آن حضرت (ع) سخت میگذرد تا جایی که ندا دهندهای از سوی سفیانی ندا میدهد: «آگاه باشید هر کس سرِ شیعهای از شیعیان علی(ع) را بیاورد هزار درهم جایزه میگیرد.» در این اوضاع همسایه بر همسایهاش هجوم میبرد و میگوید: او از شیعیان علی(ع) است. پس گردنِ او را میزند و هزار درهم جایزه میگیرد.
مدت حکومت او بر مناطق
مناطق پنج گانه حکومت سفیانی: دمشق و حمص در سوریه، فلسطین، اردن و حلب.
شیخ صدوق از ابو منصور البحبی نقل کرده است که میگوید: از امام صادق(ع) درباره اسم سفیانی سؤال کردم. فرمود: «تو را با اسمِ او چه کار؟ هر گاه مناطق پنجگانة شام: دمشق، حمص، فلسطین، اردن و حلب را تصرف کرد، منتظر فرج باشید.» گفتم: آیا 9 ماه این را در تصرف دارد؟ فرمود: «خیر بلکه تصرف او 8 ماه است که یک روز هم بر آن اضافه نمیشود.»
و برخی گفتهاند بعد از تسلط بر شام، هفت ماه حکمرانی میکند.
شکست و مرگ سفیانی
بعد از اینکه سفیانی تسلیم پیشنهاد اطرافیان خود میشود، در مقابل امام مهدی(ع) میایستد و آن حضرت (ع) را به مبارزه میخواند. پس امام مهدی(ع) او را از جنگ بیم میدهد. اما سفیانی بر جنگ علیه امام (ع) پا فشاری میکند. بدین ترتیب بین لشکر سفیانی و لشکر امام (ع) جنگی در میگیرد، که پیروز آن مهدی(ع) است. حکمرانی سفیانی پایان مییابد و اسیر میشود و امام (ع) او را به درک واصل میکند. و این گونه امام (ع) بر عراق مسلط میشود.
[قول دیگر درباره کشته شدن سفیانی] آن حضرت (ع) عدهای را به دنبال او روانه میکند. این افراد در بیت المقدس به سفیانی میرسند و در آنجا بر روی صخرهای او را گردن میزنند